Quantcast
Channel:
Viewing all articles
Browse latest Browse all 66

عاشقی بر من پریشانت کنم

$
0
0

از واگویه های قرین شبانه ام
 
عاشقی بر من پریشانت کنم
کم عمارت کن که ویرانت کنم
 
گر دو صد خانه کنی زنبور وار
چون مگس بی خان و بی مانت کنم
 
تو بر آنک خلق را حیران کنی
من بر آنک مست و حیرانت کنم
 
تو بدست من چو مرغی مرده ای
من صیادم دام مرغانت کنم
 
چند می باشی اسیر این و آن
گر برون آیی از این ، آنت کنم
 
ای صدف چون آمدی در بحر ما
چون صدفها گوهر افشانت کنم
 
پس از خستگی ها و قیل و قال های روزانه ام ، در خلوت سکوت شبانه ام با واگویه هایی قرین می شوم که از لسان ظریف حضرت مولانا در گوشم نجوا می شود.
 
باید خودم را هر لحظه با وجودش یکپارچه کنم. و لذت وجود داشتن و یکی شدن با همه بندگانش و موجوداتش و هستی اش را تجربه ای دگر باره کنم. اینجا خبری از صغرا ، کبراهای منطقی روزانه، علم و تخصص و الفبای عقل جزء نگر نیست. حیرانی قشنگی که در پیشگاه بی همتای با عظمتش همه سلولهای بدنم را لبریز کرده است به استعاره برای خود عشق نام می نهم. رها از خودم غرق بی خودی می شوم.

به ادامه مطلب بروید...


منبع : http://elekbook.r98.ir

Viewing all articles
Browse latest Browse all 66

Trending Articles